تولد یکسالگی
دختر قشنگم یکساله شدی و مامانت هنوز باور نمیکنه که یک سال از به دنیا اومدن فرشته ناناز میگذره . اول قرار بود برای تولدت یه مهمونی بگیریم ولی بعدش نشد . ولی روز تولدت چون خیلی خوشحال بودیم دو تا از دوستای بابایی اومدن خونمون که یکیشون مامان و بابای دوستت بارانای زیبا بود.
آخر هفته هم یه مهمونی دیگه با خانواده مامانیت گرفتیم که دایی و خاله سمیه و مامان شو و باباشو و عمو مرتضی و مهربد و مهراد بودن و کلی خوش گذشت.
این هم متن خاله سمیه که برات تو گروه عکسات برای تولد یکسالگیت گفت:
هاناي عزيزم يك سال گذشت
يك بهار و يك تابستون و يك پاييز و يك زمستان را ديدي
بقيه دنيا همش تكراري است اميدورام در اين تكرار مكررات مهرباني را هم تكرار كني اما روزهاي زندگي ات تكراري نباشند و هر روز زيباتر از قبل.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی