تولد سه سالگی
دخترم در تاریخ 1399/11/29 موقعی 3 ساله شدی که هنوز همه جهان درگیر ویروس کرونا هست و ما هم نتونستیم برات تولد بگیریم ولی میخوام از شیرین زبانیهات بگم . از قشنگ حرف زدنهات و خیلی شیرین میگی متاسفم و یا ببخشید ، خلاصه عزیزم با اینکه کارهای روزمره حسابی وقتم را میگیره ولی حتما باید از شیرین کاریهات بگم . باید بگم من متاسف هستم که یک سالی هست نمیتونم تو را به جاهای بازی و پارک ببرم و یا ببرم مهد کودک .وقتی یه جمله میگی من دلم ضعف میره ، مثلا چند روز پیش به بابات میگفتی : میشه برم لگو بازی کنم و من کلی ذوق کردم .عاشق اینی که گوشی را از من بگیری و با بقیه حرف بزنی و گزارش بدی و راه بری و تلفن حرف بزنی یا وقتی یه کاری میکنی و میگی ببخشید و بعضی وقتها هم میگی متاسف هستم.
دختر قشنگم امیدوارم این شرایط سخت هم تموم بشه .با این حال یه تولد سه نفره برات گرفتیم و یه عکاسی در منزل داشتی که حسابی پدر عکاس را درآوردی.
خودت عاشق عکس گرفتن بودی و یه دوربین دست گرفتی و خودت هم عکاسی کردی.
این روزها وقتی بهت نگاه میکنم فقط خدا را شکر میکنم که چقدر داری بزرگ میشی و حرف زدنت هم داره کامل میشه ، تو همه دنیای منی .
برای تولدت هم من و بابایی برات یه بستنی فروشی خریدیم که قبلا دیدیم دوست داری و تو عکس هم هستش.
چند روز بعدش دوستت بارانا اومد پیشت و کلی با هم بازی کردید و تولد مبارک کردید.